f=e="t طبیعت پیرامون و رفتار ما - بر بلندای کوه بیل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
"بر بلندای کوه بیل"

امروزه هر روز بیش از پیش ،موضوع محیط زیست و طبیعت در صدر خبرها و کانون توجهات قرار می گیرد و این جای خوشوقتی است. راستش زمان ما از این خبرها نبود .یادم نمی آید چه در طفولیت و چه دوران دبستان و دبیرستان، چه در کتاب ها و چه توسط معلمین ، تاکیدی ویژه به ما شده باشد به حفظ محیط زیست و احترامی که لازم است ما آدمیان که یکی از گونه های زیستی  موجود در کره زمین هستیم به سایر موجودات داشته باشیم  .

در صحرا که به سایر جنبندگان روی زمین برخورد داشتیم بدون تعارف چیزی بجز حذف آنها از صحنه در تصورمان نبود.اگر ماری را در جنگل می دیدیم سزایش کشتن بود مگر اینکه از دستمان بگریزد ودر بوته یا درخت و یا صخره ای پناه گیرد و از دیدمان محو شود. یا خرگوش ها که از دست آدمی زادگان در امان نبودند و گاه جهت استفاده خوراکی شکار می شدند و گاه به منظور تفریح و سرگرمی. کبک ها و کبوترها و سایر پرندگان هم وضع بهتری نداشتند و دیدنشان تنها چیزی را که به ذهن تداعی می کرد کباب خوشمزه آن ها بود. سایر وحوش هم هر کدام وصفی دیگر...

 

این که به فکر نوشتن این چند کلمه افتادم از باب مشاهداتی بود که در سفر چند روز پیش در کناره پارک ملی گلستان داشتم. اوایل مرداد ماه به اتفاق خانواده از باب توفیقی که شامل حالمان  شده بود پس از زیارت قبر مطهر آقا امام رضا علیه السلام وهنگام برگشت از مشهد مقدس ،بر حسب عرف مسافرت ،مسیر برگشت را از شهرهای شمالی میهن عزیز انتخاب کردیم. هنگام عبور از جاده حاشیه پارک به صحنه عجیبی برخورد کردیم .چند تایی گراز که خود را به کناره جاده رسانده بودند توسط رهگذران مورد محبت و توجه قرار گرفته بودند . تصورم نبود که بشود به گراز وحشی این قدر نزدیک شد . گرازها به راحتی از دست مسافران غذا و میوه تناول می کردند.

 

می دانید که گراز ها با توجه به زائده های عاج مانندی که در کناره دهانشان دارند می توانند فوق العاده خطرناک باشند. اما چه عاملی باعث شده که این قدر در کنار آدمیان احساس امنیت کنند تا جاییکه آدمها هم از آنها نترسند و از آنها پذیرایی کنند.آری اظهار محبت و مهربانی  به سایر جانداران چه اندازه می تواند  موثر باشد. یادم به دوران طفولیت خودم و همسالانم می افتد .می گشتیم آشیانه گرازها را پیدا می کردیم و آنها را به سنگ و کلوخ می بستیم و گرازهای بیچاره که تنها راه چاره را در فرار می دیدند توسط سگهای چوپانان مورد استقبال قرار می  گرفتند و مابقی ماجرا.....

 

به هرحال این آشتی ما آدمیان چه در روستاها و کوه و دشت و دمن وچه در شهرها می تواند خیلی پر رنگ تر از این حرفها باشد، هم برای حال و هوای  خودمان خوب است هم رعایت حقوق این حیوانات زبان بسته که می تواند عملی وجدانی باشد و هم دینی .

کاش دوران ما هم در کتاب ها و تعلیمات به این مهم بیشتر می پرداختند تا امثال بنده امروزه کمتر خودمان را از باب رفتارهای نسنجیده با حیوانات سرزنش کنیم






تاریخ : دوشنبه 95/5/18 | 11:47 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مینی ویکی نت